باران رو دوست دارم ..
بخدا گفتم: " بیا جهان را قسمت کنیم، آسمون واسه من ابراش مال تو، دریا مال من موجش مال تو، ماه مال من خورشید مال تو ... ".
خدا خندید و گفت:
" بندگی کن، همه دنیا مال تو ... من هم مال تو ... "
خيلي وقته ديگه بارون نزده
رنگ عشق به اين خيابون نزده
خيلي وقته ابري پرپر نشده
دل آسمون سبك تر نشده
مه سرد رو تن پنجره ها
مثل بغض توي سينه ي منه
ابر چشمام پر اشكه اي خدا
وقتشه دوباره بارون بزنه
خيلي وقته كه دلم براي تو تنگ شده
قلبم از دوري تو بد جوري دلتنگ شده
بعد تو هيچ چيزي دوست داشتني نيست
كوه غصه از دلم رفتني نيست
حرف عشق تو رو من با كي بگم؟
همه حرفها كه آخه گفتني نيست
خيلي وقته كه دلم براي تو تنگ شده
قلبم از دوري تو بدجوري دلتنگ شده
متن آهنگ مرتضی پاشایی عشق من
عشقی که با تو شد تو قلبم پیدا
حسش می کردم تو خواب و تو رویا
نبودی ندیدی تنهای تنهام
عشقت توی قلبم یعنی عشق من
عشق من عشق من
عشق من جون من از تو میخونم
ناز چشای تو آتیش زد به جونم
عشق من جون من قلبم می لرزه
میدونی نباشی دنیا نمی ارزه
♫♫♫
عشقی که با تو شد تو قلبم پیدا
حسش می کردم تو خواب و تو رویا
نبودی ندیدی تنهای تنهام
عشقت توی قلبم یعنی عشق من
عشق من عشق من
عشق من جون من از تو میخونم
ناز چشای تو آتیش زد به جونم
عشق من جون من قلبم می لرزه
میدونی نباشی دنیا نمی ارزه
عشق من جون من
♫♫♫
عشق من جون من از تو میخونم
ناز چشای تو آتیش زد به جونم
عشق من جون من قلبم می لرزه
میدونی نباشی دنیا نمی ارزه
عشق من جون من از تو میخونم
ناز چشای تو آتیش زد به جونم
عشق من جون من قلبم می لرزه
میدونی نباشی دنیا نمی ارزه
ببار بارون که من تنها ترین تنهای این دنیام
ببار بارون که پاک شه غصه از روزام
ببار بارون که من خسته ترین خسته ی این دنیام
ببار بارون تا در شه خستگی از پام
ببار بارون که من شیدا ترین شیدای این دنیام
ببار بارون تا مجنون کم بیاره از دردام
ببار بارون که من عاشق ترین عاشق این دنیام
ببار بارون،چیو کم داری جز اشکام؟
شیما اگه اومدی خوندی نظر یادت نره
خیلییی حیف شد مشهد نرفتیم
ولی فقط دو نفر از دانش اموزا رفتن یکیشونم معتمدی
داره گریه م میگیره
راستی هنو ب اون درس زیست نرسیدیما
هر وقت خوندیم یا اینجا میگم نشد بهت می زنگم
❤❤❤ ❤ ❤❤❤
هیچوقت تلفن رو روی یک آبـــــــــ♥ـــــــانی قطع نکنین
شاید دیگه هرگز نتونین باهاش حرف بزنین ....
حالا من تذکر دادم ...بعدا نگین ..نگفتی..
❤❤❤❤❤❤❤
ما آبانیا مهم نیس که چند نفریم یا چرا ناراحتیم ..
شادیم یا دپرسیم
مهم اینه که هر چی هستیم یه دستیم و یه رنگ
صافو صادقیم عین کف دست ♥
❤❤❤❤❤❤❤
آبانى جماعتو نميشه پيشبينى كنى چون غيرقابل پيشبينين
مغرورم... غرور خيلى خوبه اما بجاش! واسه بعضيا كاذبه اما واسه من جا داره
كلا به كسى رو نميدم... چون فكر ميكنم آدم همه رو راضى نگه نداره بهتره
مهربونمو سعى ميكنم كسي رو اذيت نكنم ولى... از آدماى حسودو دورو متنفرم
❤❤❤ ❤ ❤❤❤
نمیدونم بگم خسته شدم یا دیگه عادت کردم به این رفتارهای مردم
تو خیابان که راه میرم مردم جلومو میگیرن میپرسن تو آبانی هستی ؟
میگم بــــــــــــــله ، از کجا فهمیدین ؟
میگن از جذابیتت !!!!
❤❤❤❤❤❤❤
من متــــولـــد آبان هستم...
بیشتر عـــادت به عـــادت نکردن دارم ..
اگر از خطایت گذشتم، دلیل گذشت بعدی ام نیست ..
خودم هم نمیدانم چــــــــرا گاهی به بعضی ها ؛
بیشتر از عیارشان بهــــاء میدهم
❤❤❤❤❤❤❤
شیما مطالب قبلی که برا خاطره بود رو برای تو گذاشتم...
یادت باشه برا خاطراته مشهــــــدمون(چقدم که ما میریم!!)
چگونه خاطرات خود را بنویسیم؟
نوشتن خاطرات روش بسیار خوبی است که با نیم نگاهی به آنچه بر ما گذشته، به آینده فکر کنیم. دفتر خاطرات در واقع دفتر زندگی ما تا به امروز است. با خواندن خاطرات خود سعی خواهیم کرد اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم و به آنچه تا کنون انجام داده ایم، به موفقیت هایمان افتخار کنیم. مرور خاطرات گاهی لبخند به چهره ما می نشاند و گاهی اشک؛ مرور گذشته هرچه که هست به ما کمک می کند که از بالا به زندگی خود نگاه کنیم، گذر عمر را بهتر ببینیم و کام خود را در ایام باقیمانده عمر بی جهت تلخ نکنیم. پس از همین امروز نوشتن خاطرات خود را آغاز کنید و اگر نمیدانید که چگونه اینکار را انجام دهید، با ما در ادامه همراه شوید. ما نحوه نوشتن خاطرات را به شما آموزش می دهیم و با پیشنهاد یک سری نکات، شاید به شما ایده های جالبی برای نوشتن خلاقانه تر خاطرات بدهیم.
- شما با تمام وجود به این دوست همیشگی خود اعتماد می کنید و بزرگترین راز های مگوی خود را با او در میان می گذارید.
می توانید روز، ماه، سال و حتی ساعت نوشتن خاطرات خود را بنویسید و برای یادآوری بهتر اگر مناسبت خاصی در آن روز اتفاق افتاده است، آن را در کنار تاریخ بنویسید مثلا "1391.10.21 تولد 72 سالگی پدر بزرگ" یا "روز شماره 120 از زندگی من".
می تواند یک اتفاق بسیار کوچک باشد که نظر شما را به خودش جلب کرده است. یک لبخند ساده، یک لطف دوستانه که می خواهید همیشه به یاد داشته باشید، غمگین ترین روز زندگیتان و یا یک اتفاق بزرگ که مسیر زندگی شما را عوض کرده است.
ممکن است روز های اول ذوق و شوق داشته باشید که چندین صفحه خاطرات بلند خود را بنویسید اما بعد از چند وقت، فکر اینکه چه زمانی از شما میگیرد و چه قدر خسته کننده است، شما را می ترساند و از نوشتن خاطرات منصزف می کند. پس با خاطرات کوچک شروع کنید و اگر در بلند مدت واقعا این اشتیاق نوشتن را در خود احساس کردید یک دفتر خاطرات بزرگتر بگیرید و زمانی را به اینکار اختصاص دهید.
دلیلی ندارد به محض اینکه از خواب بیدار شدید شروع به نوشتن خاطرات کنید چون احتمالا مهمترین اتفاقات آن ساعات خوابی است که دیشب دیده اید.
- یک روز شاد، یک روز غمگین، یک روز شیطنت آمیز یا یک روز عاشقانه!
در مورد این بنویسید که چه احساسی دارید و چرا چنین احساسی در شما به وجود آمده است. می توانید در مورد یک مهمانی یا یک اتفاق بد و دردسری که آن روز برایتان رخ داده بنویسید. یا می توانید قلم را روی کاغذ بگذارید و آزادانه هرچه به ذهنتان آمد را بنویسید. در مورد چیزهایی بنویسید که جالب و مهم بوده اند. قسمتی از یک شعر یا جمله ای که به نظرتان جالب امده است، غذایی که از خوردنش لذت برده اید و طرز تهیه آن. هر چیزی که برایتان جالب است قسمتی از شما است و شخصیت شما را شکل داده است می توانید در دفتر خاطراتتان بنویسد.
توضیح دهید چگونه گذشت و از هیچ جزئیاتی را جا نیندازید. میتوانید در مورد اینکه دوست داشتید اوضاع در آن روز چگونه پیش برود و احساساتتان بنویسید. اگر از دست کسی نارحت هستید احساستان را آزادانه روی کاغذ بیاورید و ترسی از ابراز آن نداشته باشید. به همین منوال ادامه دهید تا به اتفاقات مهم بعد از ظهر، غروب و نوشتن رویدادهای شب برسید.
دوباره شروع کنید تاریخ جدید بزنید و با یک عذر خواهی اتفاقات مهم اخیر و علت تاخیر خود را توضیح دهید. هر چه باشد دفتر خاطرات شما دوست شما است! به عنوان مثال می توانید بنویسید: " ببخشید که یه مدت چیزی ننوشتم سرم حسابی شلوغ بود آخه امتحاناتم شروع شده بود و وقت نوشتن نداشتم، اما یه عالمه خبر و اتفاق دارم که می خوام در موردش بنویسم . . ."
البته اگر علاقه ای به اینکار ندارید و می خواهید خاطراتتان را در یک فضای جدی بنویسید اختیار با شما است. اما شاید برای بعضی دیگر اینکار جالب و مفرح باشد و حتی بخواهند در دفتر خاطرات خود به شخصی فحش و ناشزا بگویند و یا در یک صفحه به طور اختصاصی به جشن و پایکوبی بپردازند و برای خودشان هورا بکشند.
این دفتر خاطرات، همیشه خواهد شنید، هیچگاه فراموش نخواهد کرد و هرگز در مورد شما قضاوت نخواهد کرد. پس نگران نباشید، مهم نیست که واقعیت زندگی چقدر وحشتناک باشد؛ همیشه حقیقت را بنویسید. این خود شما هستید؛ خود حقیقی شما و اینجا تنها جایی است که می توانید با خود روراست باشید. اگر خاطرات شما به اندازه کافی هیجان انگیز نیست یا اتفاقات اطراف شما آنقدرها جالب نیست به دفتر خاطرات خود مانند یک آینه بنگرید و شزایط را عوض کنید.
می توانید پایان هر خاطره را امضا کنید و به خودتان ابراز ارادت کنید. مثلا "نگران نباش، تو می تونی، شب خوش قهرمان و ..."
ممکن است بعدا بخواهید نکته ای اضافه کنید و یا عکسی در رابطه با آن روز در دفتر خاطرات خود بچسبانید، پس بهتر است جای کافی داشته باشید. می توانید یک کارت پستال از سفری که رفته اید، بلیط یک مکان تفریحی یا برگ گلی که از دوستی هدیه گرفته اید در این صفحه به یادگار نگه داری کنید.
- مثلا بنویسید: "درسی که امروز گرفتم این بود که . . ."
-
به خاطر داشته باشید این دفتر خاطرات شما است و شما باید تصمیم بگیرید که چگونه خاطرات خود را بازگو کنید. این صفحه تنها یک سری ایده برای نوشتن خاطرات به شما می دهد.
-
خوش خط و خوانا بنویسید. جوری بنویسید که اگر 20 سال دیگر خواستید به خاطرات خود رجوع کنید قادر به خواندن آنها باشید.
-
سعی کنید بیش از یکبار در روز چیزی ننویسید.
-
یک دفتر خاطرات متناسب با شخصیت و روش خاطره نویسی خود انتخاب کنید.
-
سعی کنید خاطرات شما تا حدی به هم مرتبط باشند و یک حالت داستانی به خود بگیرند. با این روش خواندن دوباره آنها بسیار جذابتر خواهد بود و داستان آنچه بر شما گذشته و به کجا کشیده است ملموس تر خواهد بود.
-
در آخر دفتر خاطرات خود چند صفحه را به آرزو ها و اهداف خود اختصاص دهید. از خرید یک لپتاپ گرفته تا سفر به فضا. نگاهی به این صفحه و برآورده شدن حتی تعدادی از این آرزو ها به شما انرژی می دهد و این باور را در شما بوجود می اورد که به چیزهایی که روزی دست نیافتنی بوده اند رسیده اید؛ پس امکان رسیدن به دیگر آرزوهایتان نیز وجود دارد.
-
اگر مطالبی می نویسید که خیلی شخصی هستند و حتی شاید حکم مرگ و زندگی را برای شما داشته باشند بهتر است آنها را با توجه به حساسیت موضوع در یک جای امن نگه دارید. می توانید دفتر خاطراتی بخرید که قفل می شوند و یا حتی آنها را در گاو صندوق نگه داری کنید. به هر حال توصیه ما به شما این است که اگر خاطرات شما اینفدر حساس و مهم هستند که باید در گاوصندوق نگهداری شوند، بهتر است هرگز نوشته نشوند.
-
اتفاقاتی که از شنیدنشان متنفر هستید و یاد اور لحظات دردآوری برای شما هستند را می توانید در دفتر خاطرات خود بازگو نکنید. اما گاهی همین خاطرات درس هایی در خود دارند که به شما در آینده کمک می کنند و حتی ممکن است لبخندی به لب شما بیاورند از اینکه چقدر سخت و مقاوم شده اید و خاطرات بد آن دوران در نظرتان چقدر کوچک به نظر می رسند.
-
مراقب باشید. خاطرات شما می توانند مانند سندی بر علیه شما در دادگاه مورد استفاده قرار گیرند.
-
یک راه مطمئن دیگر نوشتن خاطرات در کامپیوتر گذاشتن پسوورد بر روی آنها و فرستادن به ایمیل شخصی خودتان است. وبسایت هایی نیز هستند که فضایی را برای اینکار به شما اختصاص می دهند.
چطور دفتر خاطراتمان را هر چه بیشتر جذاب کنیم؟
داشتن دفترچه خاطرات روشی سرگرم کننده برای ثبت وقایع زندگی است و ممکن است در ابتدا مشتاق نوشتن باشید، اما به مرور این تکرار برای شما خسته کننده شود.
اینجاست که شما باید با خلاقیتی که از خود نشان میدهید دفتر خاطرات خود را همیشه جذاب نگهدارید. اما چگونه؟
صفحات جدول بندی شده
فرض کنید یک اتفاق خاصی را میخواهید بازخوانی کنید، دفترچه خاطرات خود را با کشیدن یک جدول طوری درست کنید که با انتخاب یک روز به خصوص، به سرعت بتوانید به خاطرات آن روز دسترسی پیدا کنید.
از عکس استفاده کنید
میتوانید از عکسهایی که از مجلات یا روزنامهها میچینید یا تصاویر اشخاص مهم برای توضیح وقایع روز خود استفاده کنید. تصاویر وقایع میتواند به شما در طبقه بندی و مرتب کردن احساسات یا مسایل کمک کند. هر چیزی را که در ذهن خود برایش تصویرسازی کنید، بهتر در ذهن میماند.
قلم خود را عوض کنید
وفاداریتان به خودکارهای مشکی و آبی را کنار بگذارید. با مجموعهای از مداد و خودکارهای رنگارنگ دفتر خاطرات خود را زیبا و آراسته کنید. مثلا میتوانید از رنگهای مختلف برای نشان دادن احساس خود استفاده کنید مثل رنگ قرمز برای نشان دادن عصبانیت یا رنگ آبی برای آرامش و ...
برچسبهای مختلف را به کمک بگیرید
اگر مثلا میخواهید انجام کاری یا اتفاقی را به شکلی برجسته کرده و از دیگر اتفاقات متمایز کنید، یک برچسب ستاره شکل در کنار آن بگذارید. برچسبهای رنگارنگ میتواند با معانی متفاوت برای اتفاقات مختلف مورد استفاده قرار گیرند به عنوان مثال قلبهای رنگی برای دوستیهای تازه یا فرشتههای کوچولو برای سفرهای زیارتی و امثال آن.
فضای شاعرانه ایجاد کنید
فضای دفتر خاطرات خود را با اشعار زیبا تزیین کنید. با استفاده از قالبهای استعاره و جملات با قافیه، عمق روح و جان خود را در دفتر خاطرات خود تخلیه کنید. با این کار علاوه بر زیبایی نوشتار، شاید به مرور زمان بتوانید توانایی سرودن شعر را نیز در خود کشف کنید.
محل آغاز کلامت را مرتب تغییر بدهید
چه کسی حکم کرده که شما باید همیشه صفحهتان را از یک جای معین شروع کنید؟ یک بار آغاز کلامتان را در وسط صفحه قرار دهید، یک بار وارونه شرح ماجرا را شروع کنید، با این کار اجازه بدهید چشمان شما یا دیگران در دفتر خاطرات کند و کاو کند.
پیشرو و موجد باشید
یک دفتر خاطرات شیک و بی نظیر بخرید. برخی از دفترهای خاطرات حاوی پرسشهای جالب، جملات زیبای بزرگان و صفحات منقوش و طرح دار است که خود این نوع تزئینات به انگیزه شما برای درج خاطرات میافزاید.
در دفتر خود پذیرای میهمان باشید
از دوستان، فرزند، همسر یا اعضای فامیل خود بخواهید که یادداشتهایی برای شما بنویسند. درج نقطه نظرات و افکار دیگران در دفتر خاطرات میتواند تجربیات جالبی برای شما به همراه داشته باشد.
به این روش شما از دفتر خاطراتخود چیزی میسازید که هر روز مشتاق نوشتن در آن هستید و در واقع آن را به یک اثر هنری تبدیل میکنید.
منبع:hamshahrionline.ir
برین برا دفتر خاطرات دوستاتون بنویسین و حال کنین!
لوبیا پلو و ماهی ..فدات بشم الهی ..من عاشق تو هستم .. تو قابلمه نشستم .. یه لنگه کفش تو دستم ..منتظر تو هستم
نوشتم نامه ای با برگ زیتون. فراموشم نکن ای دوست شیطون!
قطار میرود ریل میماند، دوست میرود خاطره میماند
نگاهم با نگاهت کرد برخورد، خدا مرگت بده حالم به هم خورد!
خاطره نوشتم روی برگ که هر وقت بخوانی به یادم بمانی...
بند بند دل بنده به بند بند دلت بنده! دل بند بنده، دلم برات تنگه!
قربونت برم هفته به هفته اون ريخت قشنگت به کي رفته؟!
براي شروع کردن خاطره ها :
1ـ سلام، سلامي به گرمي آفتاب و به زيبايي گلي مثل تو.
2ـ سلام، سلامي خالي از عذر و بهانه، نثار لحظه هاي آبي تو که کرده در وجودم آشيانه.
3ـ از گل سوسن حرف س مي گيرم، از گل لاله حرف ل مي گيرم، از گل آلاله حرف آ مي گيرم، از گل مريم حرف م مي گيرم و دست گل سلام را به تو دوست عزيز تقديم مي کنم.
اين براي نوشتن متن خاطره هاست:
کنار دريا نشسته بودم. ناگهان بادي وزيد و گفت: بنويس.
گفتم: چه بنويسم؟
گفت: براي بهترين دوستت بنويس.
گفتم: قلم ندارم.
گفت: با خونت بنويس.
گفتم: کاغذ ندارم.
گفت: بر روي کاغذ احساست بنويس.
من هم گفتم چشم و براي بهترين دوستم ........... جان نوشتم.
اين بيت شعر هم براي آخر خاطرست:
اگر لبخند زدي بر خط زشتم، برو عينک بزن خوش خط نوشتم!!!!
اتل متل يه فانوس
برات فرستادم بوس
گرفتي بگو آره
نشد بگو دوباره
سلام سلام باقالي
مثل خودم باحالي!
يه بوس برات ميفرسم
با طعم پرتقالي!
الهي چوب بشي پشمک بشم دورت بگردم
بعد منو بخورن تو لخت بشي هر هر بخندم!
اگر روزي مرا کردي فراموش، الهي شب بخوابي صبح بشي موش!
اگر روزي تو را کردم فراموش، بدان لوبيا شدم رفتم تو آبگوشت!
اتل متل گلابي دلم تنگه حسابي
يه روز با پول خودت مي برمت کبابي!!!!
دوستت دارم يه عالمه اندازه ي يه قابلمه
الهي زنده باشي نازنينم بخندي از لبانت گل بچينم
اينم براي سلام اول خاطره:
سلام. سلامي به گرمي ساندويچ و به سردي آب هويج.
دوست دارم اسمتو با صابون روي ابرا بنويسم؛
تا وقتي بارون مياد همه کف کنن!!
اينم براي آغاز خاطره:
ياد کسي کردن دل مي خواهد نه دليل. از ته دل يادت کردم بي دليل.
به قشنگي چشم هاي ستايش،
به مردونگي طاهر،
به گيجي صابر،
به پول و حشمت فردوس،
مي خوامت!!!!
آدامس بخور که باد کني،
منو هميشه ياد کني!!!!
می دونی چرا خورشید قرمزه؟چون وقتی دوستی من و تو رو میبینه آتیش می گیره!
دیشب به تک تک ستاره ها سر زدم اما هیچ کدام تو نبودی.وقتی به آخرین ستاره رسیدم در گوشم گفت:اونی که دنبالش میگردی ماهه نه ستاره!
شما طبق تبصره ی۱۳۷قانون اساسی سرزمین دوستی محکوم هستید همیشه در قلب ما بمانید.
زیباترین سلام دنیا طلوع خورشید است که آن را بی غروبش به تو تقدیم می کنم.
زندگی ما مثل ارگ است.دکمه های سیاه برای غم ها و دکمه های سفید برای شادی ها.اما تنها زمانی می توانی زیبا بنوازی که همه ی دکمه ها را فشار دهی.
گل سرخ و سفید و ارغوانی فراموشم نکن تا می توانی
اگر لبخند زدی بر خط زشتم بدان دوستت دارم تند تند نوشتم
اگر لبخند زدی بر خط زشتم غلط کردی به این خوبی نوشتم!
کسی که باکسی دل دادو دل بست به آسونی نمیتونه کشه دست
لیمو نخور ترش کنی-منو فراموش کنی آدامس بخور باد کنی-منو همش یاد کنی
می نویسم یادگاری تا بماند روزگاری می نویسم روزگاری تا بماند یادگاری
اینارو می بینی گفتم بیکاری براش سوال پیدا کنی
؟
؟
؟
سلامی به گرمی پتوی گلبافت و به خوشی بوی شقایق های زندگانی
سلامی به داغی اش رشته که با کشک روش نوشته مرامت منو کشته
از عشق تو لیلی خوردم به تریلی
روی گل زرشکی، با یک مداد مشکی، هزار دفعه نوشتم، تو انتهای عشقی
اگر روزی تو را کردم فراموش
بدان اب قطع شده ماندم زیر دوش
دوستت دارم مثل هویج
می خورمت با ساندویچ
به اندازه تمام نفس هایم دوستت داریم
از طرف یک مرده
به اندازه تمام سلول هایم دوستت دارم
از طرف یک تک سلولی
صابون داریم، کف نداره
چراغ داریم، نفت نداره
دوست داریم، حرف نداره
دوستت دارم، شک نداره
گل سرخ و سفید به سینه بستم
میان دوستان دل به تو بستم
آی گاری گاری گاری
این باشه یادگاری
درس زبان چه مشکله
... خانوم چه خوشگله
اگر روزی تو را کردم فراموش
بدان فلفل شدم رفتم تو آبگوشت
کبریت و گاز و فندک
دوست دارم وروجک
اتل متل یه فانوس
فرستادم برات بوس
گلی گم کرده ام در باغ هستی
خودت رو لوس نکن اون گل تو نیستی
مثل قلیون دوستت دارم: ق برای قشنگیت. ل برای لبخندت. ی برای یکی بودنت. و برای وجودت. ن برای نگاهت.
گل سرخ و سفید و لوله لوله
فراموشم مکن...کوتوله
اگر روزی مرا کردی فراموش
الهی شب بخواببی صبح بشی موش!
( در دو تا شعر (.....) استفاده شده.به جای اونا اسم دوستتون رو بذارین)
تقدیم به بهترین دوستم که اردیبهشتیه:
من اردیبهشتی ام …
گفته بودند: اردیبهشتی که باشی،
چتر مهربانی ات برای تمام کسانی که زیر باران تنها مانده اند،
باز است!
و من، دانه دانه چترها را باز کرده ام ...
غافل از اینکه، روزی زیر همین باران بی امان
این چنین بی چتر می مانم ...
❤❤❤❤
آبان=Love
یه آبانی حتی اگه از تنهایی بمیره،زاپاس عشق کسی نمیشه...
♥من عاشـــق این آهنگام ...♥
*عشق شیرین-امیر فرجام*متن :
چقد دوست داشتن تو شیرینه
تو رنگ چشمات به دل می شینه
تو رو من دوست دارم تا اونجایی
که آدم واسه حوا می میرهههه
***
تو هستی تنها عشقم تو دنیا
نباشی می مونم بی تو تنها
نگی که یک روز از من دلگیری
دوسِت دارم تورو قد دنیا
***
واسه دیدنت قلبم می لرزه
وجودِ تو به دنیا می ارزه
برای لحظه های شیرینم
لب تو داره بهترین مزه
***
چقد دوست داشتن تو شیرینه
تو رنگ چشمات به دل می شینه
تو رو من دوست دارم تا اونجایی
که آدم واسه حوا می میره
***
چقد دوست داشتن تو شیرینه
تو رنگ چشمات به دل می شینه
تو رو من دوست دارم تا اونجایی
که آدم واسه حوا می میره
که آدم واسه حوا می میره
***
واسه داشتنت جونمم میدم
تو چشمای تو من عشقو دیدم
کنار تو دنیا چه جذابه
تو رو من تو آغوشم می گیرم
***
تو خوبی که دنیا واسم خوبه
نباشی تو دنیام چه آشوبه
تو تنها دلیلی واسه قلبم
که تو سینه هر لحظه می کوبه
که تو سینه هر لحظه می کوبه
***
چقد دوست داشتن تو شیرینه
تو رنگ چشمات به دل می شینه
تو رو من دوست دارم تا اونجایی
که آدم واسه حوا می میره
***
چقد دوست داشتن تو شیرینه
تو رنگ چشمات به دل می شینه
تو رو من دوست دارم تا اونجایی
که آدم واسه حوا می میره
*************************
*باور کنم-محسن یگانه*متن:
نه خودش موند نه خاطره هاش
تنها چیزی که مونده جای خالیشه
قصه ی دنباله دار رفتنش هنوز
شبا مثه یه ستاره از ذهنم رد میشه
***
دلخوشیام و زیر پاش گذاشت و گذشت
حالا فقط منم منه بی انگیزه
کسی که دنیای من بوده یه روز
نبودنش داره دنیامو بهم میریزه
***
باور کنم یا نکنم قلبمو جا گذاشت و رفت
طفلکی دل ساده مو تو غم تنها گذاشت و رفت
باور کنم یا نکنم قلبمو جا گذاشت و رفت
طفلکی دل ساده مو تو غم تنها گذاشت و رفت
***
نه خودش موند نه خاطره هاش
دلخوشیام و زیر پاش گذاشت و گذشت
هنوز هاج و واجم که چجوری شد
هرکاری کردم که از پیشم نره
نمی دونستم که از این فاصله ها
از این جدایی داره لذت میبره
***
اونکه میگفت مثل منه از جنس منه
نمیدونستم دلش انقدر از سنگه
چقد به خودم دروغی میگفتم
الان هرجا باشه واسه ی من دلتنگه …
***
باور کنم یا نکنم قلبمو جا گذاشت و رفت
طفلکی دل ساده مو تو غم تنها گذاشت و رفت
باور کنم یا نکنم قلبمو جا گذاشت و رفت
طفلکی دل ساده مو تو غم تنها گذاشت و رفت
به همه معلمای عزیزم و تمام معلمای دنیا از همین جا تبریک میگم
من که خودم آبانیـــم...حالا ببینم چند نفر دیگه آبانی ماه و خوشگل و ناز و دوست داشتنی و عزیز مثه خودم پیدا میشه؟
سلااااام خوبین؟
من یه دخترم ... یه دختر شاد،یه کمی مهربون،یه کمی دلسوز،یه کمی بیشتر از خیلی زیاد شیطون (البته به نظر بقیه،به نظر خودم که خیلییی بچه خوب و آرومی هستم...)،یه کم بیشتر از زیاد مغرور ، یه کمی بیشتر از زیاد لجباز و یه دنده،یه کمی بیشتر از خیلی کم خل و چل،یه کمی بیشتر از کم درسخون (حالا مثلا!)،یه کم بیشتر از یه زیاد خوش خنده (جوری که تمام مدت با هر چیز خنده داری من کف زمینم از خنده!)،یه کمی بیشتر از متوسط مایل به زیاد احساساتی...
من به رنگ های اول بنفش و بعدش هم ابی و سبز علاقه دارم.
من مثه خیلی از دخترا به تجربی علاقه ندارم ، عاشــــق مهندسی ام .(البته یه زمانی هم می خواستم سبزی فروش یا مکانیک بشم که بعدش کاملا منصرف شدم... خب بچه بودم دیگهه )
خب دیگه همین ... گفتم تا منو بیشتر بشناسین
.: Weblog Themes By Pichak :.